محبوب ترینِ خلق، راستگوترینشان است . [امام علی علیه السلام]
موجیم که آسودگی ما عدم ماست
22بهمن
دوشنبه 85 بهمن 23 , ساعت 9:0 صبح  

پس از پایان راهپیمایی22 بهمن سوار مترو شدیم تا برگردیم. کوچولوی مابهانه گرفته بود. کلافه بودم حسابی .جا برای نشستن نبود. زنی که در ایستگاه های قبل سوار شده ونشسته بود با طعنه گفت:آزادی بودید؟
-بله
 لبانش را جمع کرد وگفت:چه خبر بود؟

-سلامتی,همه سلام رساندند!

 در حالی که سعی می کرد آرام باشدگفت:در راه پیمایی شرکت کردی؟

-بله...

-شلوغ بود؟

-بله,( اشاره به مترو کردم )می بینید که همه آنجا بودند...

 –داری برمی گردی؟  
 -بله ...

با طعنه ومسخره گفت:خسته نباشی

گفتم:لازم نیست شما تشکر کنید!

انگار انتظار حرف دیگری را داشت .گفت: خسته شدی تشکر کردم ,مگر من هموطن تو نیستم .

گفتم: کسی که وظیفه اش را انجام میدهد,تشکر لازم ندارد...

باغیظ وغضب نگاه عاقل اندر سفیه به من کرد .رویش را برگرداند وپس از لحظه ای بلند شد ورفت.

یاد ایام انقلاب افتادم .ما به هیچ عنوان اجازه نداشتیم حتی کلمه ای مخالفت ابراز کنیم. رساله امام در منزل ما جلد نداشت ودرپشت کتابهای دیگر پنهان بود.مجلات مکتب اسلام از قم برای ما می رسید اما پس از خواندن پنهان می شد.جرات داشتی به همین راحتی مردمی را که درمراسمی مثل 6 بهمن شرکت می کردند به مسخره بگیری. آنوقت جایت نا کجاآباد بود.یک دفتر شعار داشتم که بعضی شعارهارا درآن نوشته بودم .وقتی پدرم فهمید آنقدر عصبانی شد که اگر وساطت خواهر بزرگم نبود کتک حسابی خورده بودم.

 اما از همان روز اول پیروزی شاهد هستیم آنها که عقاید انقلاب را قبول ندارند با مسخره کردن بیش از بحث واستدلال دررابطه با تضعیف روحیه وجا انداختن عقیده خود تلاش می کنند .

می گوییم جوانها یادشان نیست این خانم که سن مادر مرا داشت,چرا ؟

یاد صحبت های آقای نیری ,رییس کمیته امداد امام(ره)افتادم که گفته بود :این خاطراتی را که تلویزیون نشان میدهد, شوخی است.جدی نگیرید! در روز 17 شهریورمن با آن اضطرابی که داشتم چون دخترانم در معرکه بودندروی جنازه ها راه می رفتیم .صحنه به قدری فجیع بود که پس از گذشت 28 سال از آن روزها هنوز وقتی از میدان شهدا رد میشوم حالم دگرگون می شود !...

راستی چه باید کرد,تا امثال این خانم فراموشی شان بهبود یابد؟

نوشته شده توسط فریبا انیسی | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

موجیم که آسودگی ما عدم ماست

فریبا انیسی
قدیمترها به ما میگفتند ارتجاعی؛امل .بعد شدیم سنتی ومتحجر.این اواخر هم شدیم اصولگرای سنتی .اما در هر صورت شیعه ایم؛دوستدار مولی ؛عاشق ولایت ؛پادر راه گذاشتیم تا شهادت.می نویسم نه فقط به خاطر اینکه شغل من این است چون فکر میکنم از این طریق بهتر می توانم رسالت خود را به انجام برسانم .محور اصلی کارم زنان است درمورد انقلاب ؛دفاع مقدس وفلسطین مطلب دارم به صورت گفتگو؛مقاله؛کتاب وپژوهش
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 87 بازدید
بازدید دیروز: 8 بازدید
بازدید کل: 168785 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
فهرست موضوعی یادداشت ها
زنان[6] . جمع آوری اطلاعات[5] . جنگ[4] . پایداری[4] . خاطرات[2] . دفاع مقدس[2] . دوست . دین داری . ذکاوت . خدا . دانشمندان . تبلیغ . تبلیغات . تقدیر . جام می . اسارت . انصاریان . انقلاب . ایثار . زنان خبرنگار، ناامنی زنان، خشونت زنان . زندانی . قرآن . قصه . گفتگو .
نوشته های پیشین

شهدا
دست نوشته ها
داستان
نوشته های دیگران
توصیه های اخلاقی
حکیم آیت الله جانگیر خان قشقایی
زنان
یاد استاد
مصاحبه ها
لوگوی وبلاگ من

موجیم که آسودگی ما عدم ماست
لینک دوستان من

عاشق آسمونی
لحظه های آبی
مذهبی فرهنگی سیاسی عاطفی اکبریان
● بندیر ●
پر پرواز
آقاشیر
بوی سیب BOUYE SIB
.:: رمز موفقیت ::.
آدمک ها
استشهادی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو(مشاوره و مقاله و دانلود)
صمیمی با خواهرم
امیدزهرا
یارب کی آن صبا بوزد کز نسیم او گردد شمامه کرمش کار ساز من
پاسبان *حرم دل* شده ام شب همه شب
هوافضا و هواپیما
وقایع
دانشمند
موتور سنگین ... HONDA - SUZUKI ... موتور سنگین
.•¤ خانه آرزو ¤•.
تا ریشه هست، جوانه باید زد...
خلوت تنهایی
به خود آییم و بخواهیم،‏که انسان باشیم...
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

ترس داعشی
وقتی گم می شدم؟
گمشده
[عناوین آرشیوشده]